گروه مشاوران کسب و کار کارفرمانیوز
کارفرمانیوز
شعرهاي شاپور احمدي
**انجمن مجله اتاقک**
مجتبی علیمی- تـــرانه
چرند و پرند
کافه ترانه
زنانه نويسي
کتاب کتیبه
ارسال ایمیل به مجله
علی قزل سوفلو
عضویت انجمن
شعرخانه
دانلود موزیک
فرح منصوری - ترانه سُرا
احمد شاملو
زندگینامه ها
ثبت دامنه
صفحات دیگر مجله
تبادل
لینک هوشمند
سایتهای دارای موضوع مرتبط با مجله برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
مجله الکترونیکی اتاقک
و آدرس
otaghack-site.tk
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
در آلبوم جديدتان که قرار است بعد از ماه صفر منتشر شود، به نظر ميرسد فضاي کاري خود را عوض کردهايد و به کارهاي ريتميک روي آوردهايد؟
اين آلبوم از يک سال پيش در مرحله تهيه ميکس و مسترينگ قرار دارد و اين زمان طولاني به اين خاطر است که دوست دارم تمام کار همانطور که خودم ميخواهم انجام شود و اينطور که به نظر ميرسد، شايد زمان بيشتري تا انتشار آن باقي مانده باشد، چون دوست دارم خودم از کاري که انجام ميدهم راضيباشم. در رابطه با تجربههاي جديد بايد بگويم که ترجيح ميدهم از آن رخوت و يکنواختي قبل بيرون بيايم، نه بخاطر فروش بيشتر يا اينکه سليقه جامعه در حال حاضر موسيقيپاپي را ميپسندد که تند و يا ريتميک باشد، بلکه به اين خاطر که احساس کردم خسته شدهام. با اين حال هنوز سبک خودم را حفظ کردهام، ملوديها همان سبک و سياق قبل را دارد، کارها عاشقانه است اما با پرداختي جديدتر از قبل. من در اين آلبوم از سه قطعه راک و يک قطعه از موسيقيآمريکاي جنوبي استفاده كردم. موسيقيزندگيمن است و بازتاب آن ممکن است در کارهايم ديده شود، در حال حاضر وضعيت به گونهاي است که ترجيح دادهام تجربه کنم، من عقيده دارم هنرمند نبايد با سليقه جامعه همراه باشد بلکه بايد سليقه جامعه را ارتقا بخشد اگر اينطور نباشد ديگر هنرمند نيست آنوقت ميشود تاجر يا شايد کاسب مثل خيلياز دوستان که در حال حاضر کار ميکنند و شما هيچ تفاوتيدر کارهايشان نميبينيد فقط به فکر فروش بيشتر هستند همين باعث شده است که سليقه جامعه افت کند. نه فقط در موسيقيبلکه در بيشتر رشتههاي هنري همين اتفاق افتاده تکرار بر سر هنر ما سايه افکنده است.
با همه اين تفاسير مردم عموماً شما را با آلبوم “دو نيمه رويا” ميشناسند...
شايد مردم من را با “دو نيمه رويا” بشناسند وليفقط آن را گوش نميکنند من اخيراً در گرگان کنسرت داشتم و تمام مخاطبان از من ميخواستند ترانههاي آلبوم “يا خدا” را اجرا کنم، اين اتفاق براي خود من هم جاي تعجب داشت ولي فهميدم که مردم کارهاي ديگر من را هم دوست دارند و به آنها گوش ميدهند. هر آلبوم متعلق به يک زمان است دو “نيمه رويا” متعلق به آن سالها بود و بازتاب بسيار خوبيهم داشت با رنگ و بوي موسيقيده پنجاه. من قبل از اين آلبوم يک کار ديگر داشتم که از همه لحاظ بسيار کيفيت بالاييداشت اما موفق نشد، دليلش را هيچوقت نفهميدم و بعد از يک سال با بابک بيات کار کردم که “دو نيمه رويا” متولد شد و گًل کرد، با اين حال ميبينم و ميشنوم که مخاطبان “يا خدا” را هم دوست دارند حداقل من از استقبال مخاطبان راضيهستم. شما هيچوقت از من تبليغي در جاي خاص نميبينيد تبليغات من سينه به سينه يا دهان به دهان است و وقتيمن ميبينم در يک شهرستان مثل گرگان اين آلبوم مخاطبان زيادي دارد ميفهمم کارم درست بوده است و بعد از آن آلبوم مردم من را دوباره کشف کردند و سنت شکني من مورد قبول واقع شد.
ارزيابي شما از يک آلبوم موفق چيست؟
در زمينه موسيقي يک پديده هنري که بطور مثال من خلق ميکنم بايد چند فاکتور داشته باشد، عواملي مانند ماندگاري اثر که براي من بسيار حائز اهميت است، کيفيت بالا ميکس و مسترينگ درست و بار موسيقايي بالا. من گاهياوقات براي يک قطعه، يک سال زمان ميگذارم و هزينه ميکنم، ميدانيد در وهله اول به خودم احترام ميگذارم بعد به مخاطبانم. فاکتور ديگر فروش است، يک آلبوم هرچقدر که کيفيت بالاييداشته باشد اگر فروش نداشته باشد درست موفق نيست، چون بحث مالي هم حائز اهميت است و خواننده هزينه ميکند و در نهايت بايد بازتاب کار خود را ببيند. من سعي ميکنم در کارهايم مولف باشم يعنيکه اگر يک روزي سکوت کردم، از خود آثاري به جاي بگذارم که با خوبياز من ياد شود نبايد فقط به عرض فکر کرد طول هم براي من مهم است اين روزها هرکس دوست دارد خواننده شود، يک نفر پدرش مشهور است، يک نفر پول ميدهد و... من با مردم به اينجايي که هستم رسيدهام. البته من هم هنوز وقتيفکر ميکنم ميبينم براي اينکه به استاندارد موسيقينزديک شوم راه درازي در پيش دارم و براي بهتر شدن تلاش ميکنم با اين حال وقتيميبينم مردم آهنگ مرا زمزمه ميکنند، اين براي من يک دنيا ارزش دارد.
در طول ساليان سال فعاليت موزيسينهاي ايراني در زمينه موسيقي پاپ، هنوز موسيقي پاپ ايراني به امضاي خاص خود دست پيدا نکرده است، در صورتي که در ديگر نقاط جهان، موسيقي پاپ آن کشور امضاي خاص خود را دارد، به عنوان مثال موسيقي پاپ ترکيه توانسته به امضاي خاص خود در سطح جهان دست پيدا کند، چرا موسيقي پاپ ايراني در اين زمينه موفق نبوده است؟
به اين خاطر که ايرانيها فقط مصرف ميکنند و اصلا در توليد نقشيندارد، در اينجا هم ميتوان يک کار درست انجام داد، کاري با کيفيت بالا اما اينکار انجام نميشود، موزيسينهاي ايراني کپيميکنند. اين اتفاق نه تنها در موسيقي، بلکه در سينما هم ميافتد. در موسيقياز شادمهر عقيلي گرفته تا خيليهاي ديگر ميروند از موسيقيدو ريالي ترک يا يونان کپيميکنند و گوش مردم را مريض ميکنند. ما خودمان موسيقيسنتيداريم موسيقيکلاسيک داريم افرادي مانند واروژان و چشم آذرها کارهاييدارند که وقتيگوش ميکنيد متوجه ميشويد که موسيقي ايران زمين را ميشنويد. آنها به دستگاههاي موسيقيو رديف ايرانيتسلط داشتند شما برويد آلبومهاييکه منتشر ميشود را گوش بدهيد ببينيد بين پنج آلبوم چقدر تفاوت وجود دارد فقط آواز فرق ميکند تمامشان تکرار است و تکرار و يا کپياز موسيقيضعيف ترک يا يونان است. شما يک قطعه از بابک بيات، اردشير روحاني و يا صادق نجوکي گوش بدهيد ميبيند امضا مخصوص به خودشان را دارند چون سواد و علم انجام اين کار را دارند. در زمان قديم ترکها ميآمدند از موسيقيما تقليد ميکردند، ببينيد ما به چه روزگاري افتادهايم که الان در حال تقليد از آنها هستيم.
شما تجربه کارهاي سينمايي و تلويزيوني هم داشتهايد اما چرا بعد از اينکه آنها را در آلبومتان روانه بازار کرديد شناخته شدند؟
بله البته تعدادشان کم بوده و کارهاي ضعيفي بودند، با اين حال از اجراي آنها پشيمان نيستم آثاري مثل سلام و غزل در کنار سام و نرگس، اين کارها را من در کنسرتهايم ميخوانم و طرفدار دارند. سينماي ايران باعث حيرت من ميشود، وقتييک فيلم خارجينگاه ميکنم بعد يک فيلم ايرانيواقعا متعجب ميشوم که چقدر اختلاف ميان فيلمهاي ايراني و خارجي وجود دارد. در آثار ايراني هميشه يک عروس دارد و يک داماد در حال جدل، يا آرتيست اول رفته مشهد توبه کرده و ميآيد تهران چاقوکشي ميکند و ... همه دارند رو به زوال ميروند موسيقيهم همينطور است، خواننده فقط در جا ميزند و فقط تکرار ميشود. يادم ميآيد به کنسرت يکي از دوستان رفته بودم که اين روزها خيليهم کارش گرفته، وقتيگوش ميدادم نفهميدم فرق قطعه اول با قطعه پنجم چه بود، فقط ترانه فرق داشت .من اصلا ادعا نميکنم من کارم خوب است وليحداقل تلاش ميکنم دچار اين سکون و يکنواختي نشوم. علت تفاوت اين کارهاي جديد من هم همين است، نميخواهم به تکرار برسم چه بسا که مردم مرا پس بزنند.
چرا انتخاب اول شما در ترانه، هميشه بابک صحرايي بوده است؟
من دوستان بسيار زيادي دارم در که زمينه ترانهسرايي فعاليت ميکنند، در حال حاضر حدود ??? کار دارم که از ترانه سرايان مختلف است، وليبيشتر به بابک صحرايي تمايل دارم چون ايشان از نظر احساسيبه من نزديکتر هستند. بابک صحرايي يک ترانه سراي قدرتمند و يک انسان با اخلاق است. در همين دنياي کوچک ترانه فارسي هستند افرادي مانند ز. ع که يک ترانه را به سه نفر ميفروشند.
سندي هم براي اين ادعايتان داريد؟
بله، ايشان يک ترانه به من فروختند و من هم بروي آن ترانه آهنگسازي کردم، بعد که کار را براي يکي از دوستان خواننده پخش کردم، او به من گفت اين ترانه را من خريدهام! با پيگيريهايمان فهميديم اين خانم اين ترانه را نه تنها به ما دو نفر، بلکه به يک خواننده ديگر نيز فروختهاند.
با اين تفاسير در آينده باز هم بايد شاهد همکاري ميان شما و بابک صحرايي باشيم؟
صد در صد، من از ايشان تعداد زيادي ترانه دارم که فقط در اختيار من است. شايد خودشان فراموش کرده باشند اما هيچوقت نميشود يک ترانه را به يک نفر بدهد و به خواننده ديگري حتي آنرا نشان دهد. شخصيت کاري و اخلاق بابک صحرايي فاکتورهاي است که روز به روز من را به ايشان نزديکتر ميکند.
نظرات شما عزیزان: